اخر هفته(20و 21مهر)
سلام گل پسر روز پنجشنبه خانه مامانی بود و به مهد کودک نرفت وبا پریناز بازی کرد بعد هم به خانه رقیه دوست پریناز رفتند خلاصه به گفته خودش وقتی برگشت میگفت امروز خیلی حال داد. عصر پنجشنبه هم مامانی و عمه جونها به اتفاق عمه مژگان برای شام امدند خانه ما - که امیر انشب کلی رصقید قبل از رفتن مامانی - امیر محمد خوابش برده بود- شب هم که بابابزرگ زنگ زده بود برای روز جمعه از ساری می آیند خانه ما - بنابر این ناهار هم مهمان داشتیم - خلاصه سرش گرم بود - اما برای غروب دلش میخواست به خانه مامانی برود که بدلیل اختلافات پدر و پسری - باباخان گذاشت رفت و گل پسر هم کلی گریه و زاری - البته بعد ارام شد - شب هم سعی کردم زود بخوابانمش تا صبح راحت تر از خواب...
نویسنده :
مامان
9:03
کاردستی امیر محمد درمهد کودک
دنیای بچه ها(کاری از گروه هشت بهشت)
انتظار رسیدن مبلمان اتاق خواب
سلام گل پسر از دیروز ساعت 3 که رفتیم خانه تا شب ساعت 7 منتظر رسیدن تخت و سایر وسایل اتاقش بود - وقتی وسایل رسید خیلی خوشحال بود طوری که یک شعر هم خوند که من و بابا کلی خندیم که این وروجک این شعر ها را از کجا یاد می گیره - برای خودش می دوید و میگفت : دختر کردی دل منو بردی تاشب که باباخان تمام وسایلش را جفت و جور کرد و اتاقش تقریبا اماده شد همینطور بیدار بود و مشغول وروجک بازی یا بقول خودش کمک میکرد - جعبه ابزار اسباب بازیش اورده بود و به باباخان میگفت هرچی میخوای از اینجا بردار من کمکت میکنم بده پیچ ها را من ببندم. امروز عصر هم مقررگردید (عین مصوبات جلسات) - من و گل پسر کتاب داستانها - اسباب بازی و لباسهاش تو اتاقش مرتب کنی...
نویسنده :
مامان
10:22
هفته جهانی کودک
سلام بمناسبت این هفته دیروز که امیر خانه مامانی بود باتفاق عمه جونها رفت و یک تمساح بزرگ خرید (بعد عکسش قرار میدهم). خیلی خوشحال بود همینکه رفتم انجا ، خیلی ذوق زده و خوشحال بود- من گفتم خیلی قشنگ است - از ان به بعد همینطور توخانه تکرار میکرد مامان از این خیلی خوشت میاد تمساح منو خیلی دوست داری شاید تا شب ١٠-١٢ بار این سوال را از من پرسید بعد هم آورد گذاشت تواشپزخانه کنار من که نزدیک من باشد. امروز حالش بهتر بود رفت مهد چون جشن هم داشتند . راستی یک خبر دیگه تخت و سایر وسایل اتاق امیر امروز میرسد . حالا انشاله عکسهای ان را هم بعد قرار میدهم. خدا حافظ و نگهدار همه بچه ها باشد.اللهم صلی علی محمد واله محمد ...
نویسنده :
مامان
13:43
کادو بمناسبت هفته جهانی کودک
سرماخوردگی امیر محمد
سلام گل پسر از دیروز سرما خورده بود بنابر این امروز مهد کودک نرفته و صبح بردیم خانه مامانی - وروجک همینکه فهمید مهد نمیخواد برود سرحال و شاد شنگول برخلاف همیشه ازجاش بیدارشد و اماده برای رفتن . امروز با مدیر مهدش در مورد لک های روی بینی امیر که احتمالا مال ضربه یا زمین خوردن بود و همینطور در مورد مسواک زدن که امیر میگفت مربیش با دست اب در دهانشون می ریزه و تمیز میکند صحبت کردم- ضمنا مدیرش گفت که هم فردا و هم پس فردا مهد کودک برنامه دارند فردا می برند مجتمع فرهنگی و جشن کودک و پس فردا هم سینما - انشاله که تا فردا حالش بهتر بشود تا بتواند برود و بهش خوش بگذرد. برای سلامتی همه بچه ها منجمله گل پسر خودم صلوات - اللهم صلی علی مح...
نویسنده :
مامان
13:34