امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

امیرمحمد

انتظار رسیدن مبلمان اتاق خواب

1391/7/18 10:22
نویسنده : مامان
170 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر از دیروز ساعت 3 که رفتیم خانه تا شب ساعت 7 منتظر رسیدن تخت و سایر وسایل اتاقش بود - وقتی وسایل رسید خیلی خوشحال بود طوری که یک شعر هم خوند که من و بابا کلی خندیم که این وروجک این شعر ها را از کجا یاد می گیره - برای خودش می دوید و میگفت :دختر کردی دل منو بردیماچنیشخند 

تاشب که باباخان تمام وسایلش را جفت و جور کرد و اتاقش تقریبا اماده شد همینطور بیدار بود و مشغول وروجک بازی یا بقول خودش کمک میکرد - جعبه ابزار اسباب بازیش اورده بود و به باباخان میگفت هرچی میخوای از اینجا بردار من کمکت میکنم بده پیچ ها را من ببندم.

 امروز عصر هم مقررگردید (عین مصوبات جلسات) - من و گل پسر کتاب داستانها - اسباب بازی و لباسهاش تو اتاقش مرتب کنیم .انشاله همه بچه همیشه شاد و سرزنده باشند.

امروز صبح گل پسر قراره بره سینما - جشن کودک با دعوت از همه مهد های کودک قراره انجا برگزار بشود. امیدوارم امروز هم مثل دیروز بهش خوش بگذرد.

دیروز یک کلاه تاجی هم بهش داده بودند میگفت تو سالن به همه ما چنین کلاهی داده بودند که با بچه های مهد های دیگر فرق داشتیم.

دیروز ناهار ماکارونی داشتند که ظاهرا ماکارونی بدون گوشت کمی خورده بود.انشاله مشکل غذاخوردنش حل شود. یکی از نگرانی های من همین موضوع است .

دیروز عصر تو خونه نان خالی - دوباره شب از گرسنگی میگفت دلم درد گرفته دوباره نان خالی - تاکی میخواد به خوردن نان ادامه بدهد نمی دونم خدایا خودت کمک کن. عزیزانی که مطلب را می خوانند خواهشا برای پسرم دعا کنید تا اشتهاش به غذا باز شود.

اللهم صلی علی محمد و اله محمدبای بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهناز
18 مهر 91 17:31
سلام عزیزم من و خواهرم دختر خالهای امین و ایمان هستیم که من و محبوبه هم دوقلوییم گرفتی چی شد؟! در مورد غذا خوردن بگم که من هم گوشت دوست ندارم نمیدونم چرا؟! ولی اصلا مزه گوشت گاو و گوسفند و دوست ندارم و فقط مرغ می خورم از آشنایی باهاتون خوش وقتم لینکتون کردم با افتخار
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرمحمد می باشد