امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

امیرمحمد

روز جمعه

جمعه ای که گذشت خاله زهرا  وخاله مریم  به اتفاق خانواده ناهار خانه مابودند- گل پسر هم که منتظر امدن ابوالفضل بود- ابوالفضل پسر فرخنده دختر خاله زهراست و٣ سال و نیم از امیر محمد بزرگتر است وامیر منتظر امدن یک همبازی بود تا با هم بازی کنند از بازیهای نینجا در کامپیوتر تا بازی با اسباب بازیها - اینکه می گویند بچه ها قلب پاکی دارند اینجاست. ماه قبل که  مارفته بودیم ساری - ابوالفضل دستگاه pspو لب تاب خودش را به امیرمحمد نداده بود و خودش به تنهایی بازی میکرد.و من فکر میکردم امیر حتما امروز تلافی میکند اما پسر گلم مهربانتر از این حرفهاست و حسابی تا غروب بازی کردند و بهشان خوش گذشت. من هم متاسفانه چون سرم شلوغ ...
9 شهريور 1392

کمک گل پسر به مادر

پسرم روز پنجشنبه خیلی به من کمک کرد همه جا را مرتب کرد اعم از وسایلی که خودش بهم ریخته بود - اتاقش و پذیرایی خلاصه همه جا را مرتب کرد و حرفش هم این بود که مامان خسته است و من باید کمک کنم-متشکرم بوس دوربین هم از تعمیرات برگشت انشاله عکس دندان جدید گل پسر را قرار میدهم. ضمنا صبح که میخواست به خانه مامانی برود اصرار داشت که من پایین پله ها بایستم و خودش برود طبقه دوم- همینطور هم شد گل پسر مامان ماشاله بزرگ شده است. امتحان زبان این ترم هم هفته اینده است و با توجه به اینکه ما قصد رفتن به مشهد را داریم باید هماهنگی لازم با کانون داشته باشیم. به امید خدا 
27 مرداد 1392

عیدفطرمبارک

سلام - روز جمعه باتفاق مامانی - عمه مژگان رفتیم جنگل ، بسیار شلوغ بود - گل پسر هم یک تعداد دوست پیدا کرد و با انها هم بازی شد کمی هم با عمو علیرضا بازی کرد.  بعد از ناهار ساعت ٣ برگشتیم خانه مامانی - انجا هم امیر با پریناز کمی بازی کرد و سرانجام غروب برگشتیم خانه-خلاصه به گل پسر خیلی خوش گذشت. اما افسوس که دوربین خراب بود و نشد از گل پسر عکس بگیرم.  
20 مرداد 1392

اتفاقات روزهای اخیر

سلام ضمن ارزوی قبولی طاعات - مدتی است چون دستم کمی درد می کند موفق نشدم وبلاگ گل پسر را اپدیت کنم - و اما روزهای اخیر همراه با اتفاقات تلخ و شیرین بود- از اتفاقات تلخ می گذریم و فقط موارد شیرین روز نوزدهم ماه مبارک عمه مژگان حلیم درست کرد و ما انجا بودیم عمویوسف و زن عمو هنگامه همراه با عروسشان و عمه فاطی هم انجابودند- دوجلسه کلاس لگو امیر تشکیل نشد- کلاس زبان امیر هم از امروز تا یک هفته برای تعطیلات تابستانه تعطیل است. ماشاله امیر خان در کلاس زبان خیلی پیشرفت داشته است.اسمش را می نویسد- خواندن و نوشتن  سه حرف انگلیسی را یاد گرفته تعداد زیادی هم لغت یاد دارد. دو روز است با بابا میرود خرید - یک روز هم از من خواست بیرون بایستم تا ...
15 مرداد 1392

امتحان پایان ترم زبان

سلام امروز امیر امتحان پایان ترم داشت اعدا یک تا ده و رنگها و اعضای بدن - گل پسر مامان EXCELENT گرفت . بعد انشاله نمره امتحانی را هم قرار میدهم .از دوشنبه وارد ترم 2 یا 1Aمیشوند چون ترم اولشان مرحله PREبود.برای همین صبح را خودم 2ساعت مرخصی گرفتم که برای امتحان خودم باهاش باشم . روزهای دیگر را معمولا عمه جون سهیلا زحمت رفت و برگشت گل پسر را میکشد. با ارزوی موفقیت برای همه بچه های ایران زمین و گل پسر خودم. ...
29 تير 1392

پنج تمرین جهت دستیابی به اعتمادبه نفس بالا (کتاب جادوی فکر بزرگ)

١- همیشه در ردیفهای جلو بنشینید(رد ردیفهای جلو نشستن ، در جلسات کلاس درس و اجتماعات اعتماد به نفس ایجاد می کند. 2- نگاه کردن به چشمان دیگران را تمرین کنید. 3- سرعت راه رفتنتان را بیست و پنج درصد تندتر کنید. 4-بلند و جدی حرف زدن را تمرین کنید.(هرچه بلندتر سخن بگوئید بر اطمینان خود بیشتر می افزائید و صحبت کردن در مرتبه بعد برایتان آسان و آسانتر میشود. بلند و قاطع سخن بگوئید.) 5-خندان باشید.
24 تير 1392

هفته ای که گذشت

سلام با عرض معذرت چندروزی است که در دسترسی به اینترنت دچار مشکل شدم - ماه رمضان بر همه روزه داران مبارک. یک مطلبی در یکی از وبلاگهای دوستان نی نی وبلاگ دیده بودم که  فرزند نازش نوشته بود و من هم با اجازشون اینجا ذکر می کنم خداوندا ، عزیزم را تو یاری کن پناهش باش و درحقش توکاری کن الهی ، هرچه میخواهد نصیبش کن خدایا ، برلبانش لبخند جاری کن چهارشنبه و پنجشنبه من و امیر خانه مامانی ماندیم چون مامانی بهمراه بابا حمید برای جراحی چشم به تهران رفته بودند - اتفاق خاصی در هفته گذشته نداشتیم - هفته ای سه روز که گل پسر به کلاس زبان میرود تا امروز خواندن و نوشتن  اعداد 1-8 را یادگرفته و همینطور رنگها و تعدادی از لغ...
23 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرمحمد می باشد