سفر امیر محمد خان به مشهد
سلام - باباخان و بابایی و دو تا از عمه جونها روز چهارشنبه با ماشین بابا حمید رفتند- من و امیرمحمد و مامانی و عمه شادی با هواپیما - دوبار برمی گردم تکمیل کنم- حرم بسیار شلوغ بود بسیار - بعضی از قسمتها مجبور شدم امیر را بغل کنم - مشهد در این دو سه روزه بسیار شلوغ بود-
شعر امیر درخیابان : سوشرت تنش کرده بودم چون غروب ها سرد بود - موقع گذر از خیابان کلاهش افتاد و اقا شعر سروده که باعث خنده همه شد.
باز کلاهم افتاد دلم به تاب تاب افتاد
اقا وروجک کلی هم اسباب بازی خرید .- برای پسرم هم کمی لباس خریدیم.
انشاله قسمت همه زیارت امام رضا پسر ما را هم دعاکنید تا سالم باشیم و بتوانیم همه ساله به زیارت بریم. التماس دعا
اللهم صلی علی محمد و اله محمد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی