بدون عنوان
سلام دیروز عصر )دوشنبه) با گل پسر رفتیم خانه خاله مریم البته پیشنهاد خود امیر بود میخواست با اسکوتر پریا بازی کند ساعت 6.30رفتیم 7.45باباخان امد دنبالمون و برگشتیم خانه تا حمام کند (گل پسر هر روز دوش میگیرد)
.دیروز بهش گفتم دیگه حمام را با باباخان میری چون خیلی منو اذیت میکنی - حوابمو داده بازی با باباخان - حمام با مامان
هر وفت میخواد وارد آسانسور بشه میگه اول بابا بعد مامان
میخواد اینجوری به بابا ثابت کندد خیلی دوستش دارد.
خلاصه خبر رسد امروز (سه شنبه)گل پسر در مهد خیلی کم عدس پلو را باکمک هاجرجون خورده البته عدسها را جدا کرده فقط برنج ان را خورده- تو خونه هم عصری یک شیر پاکتی لطف فرمودند و خوردند.
عصری هم که بابا خوابید باتفاق گل پسر رفتیم کامپیوتر بازی اما امیر اقا فقط با paint نقاشی کشید.
نمی دونستم اگر مطالب روز قبل ویرایش کنم تاریخ روز میزنه ای داد براهمین روزها را کنارش یادداشت میکنم